صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۴۶۲: دل را به زلف پرچین تسخیر می توان کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل را به زلف پرچین تسخیر می توان کرد این شیر را به مویی زنجیر می توان کرد خط نرسته پیداست از چهره نکویان مو را چگونه پنهان در شیر می توان کرد هر چند صد بیابان وحشی تر از غزالیم ما را به گوشه چشم تسخیر می توان کرد از بحر تشنه چشمان لب خشک بازگردند آیینه را ز دیدار کی سیر می توان کرد ما را خراب حالی از رعشه خمارست از درد باده ما را تعمیر می توان کرد در چشم خرده بینان هر نقطه صد کتاب است آن خال را به صد وجه تفسیر می توان کرد در بوته ریاضت یک چند اگر گذاری قلب وجود خودرا اکسیر می توان کرد گر گوش هوش باشد در پرده خموشی صد داستان شکایت تقریر می توان کرد فریاد کاهل دولت از نخوتند غافل کز خلق خوش چه دلها تسخیر می توان کرد بی منصبی ز تغییر ایمن بود وگرنه هر منصب دگر هست تغییر می توان کرد اوضاع خوش خیالان سامان پذیر گردد گر خواب شاعران را تعبیر می توان کرد از درد عشق اگر هست صائب ترا نصیبی از ناله در دل سنگ تأثیر می توان کرد صائب تبریزی