طبیب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۸: از باده عشرت تو و رخسار چو ماهی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از باده عشرت تو و رخسار چو ماهی وز شرم محبت من و دزدیده نگاهی عادت بستم کردی و ترسم که مبادا وقتی ز دل سوخته ای سرزند آهی گر عشق تو بگداخت تنم را عجبی نیست با شعله آتش چکند مشت گیاهی آن بلبل خونین جگرم من که درین باغ جز بال و پر سوخته ام نیست پناهی در بادیه عشق بجائی نبری راه تا در گرو دوری ونزدیکی راهی دیگر دل پر داغ طبیب از که غمین است؟ کز جوش سرشگم نبود فرصت آهی طبیب اصفهانی