طبیب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۱: یاد آر ای که فارغ، در محملی نشسته
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یاد آر ای که فارغ، در محملی نشسته شکرانه فراغت از همرهان خسته چشم بد فلک بین کامشب ببرم عشرت یکسو سبوفتاده یکسو قدح شکسته از نوبهار وصلم یاد آید و خروشم بینم چو عندلیبی در گلشنی نشسته روزی دوای اسیران صبری کنید و بینید کز هم گسسته دام و درهم قفس شکسته هجر و بلای هجران گر این بود، در وصل بر روی عشقبازان یارب مباد بسته در چشم نیمخوابش پیدا بود که سر خوش در بزم مدعی دوش تا صبحدم نشسته گفتی طبیب خسته بسته بدیگران دل اما چنانکه بر تو بر دیگران نبسته طبیب اصفهانی