طبیب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۹۲: صید دلم که باشد ازو خون روان هنوز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صید دلم که باشد ازو خون روان هنوز خوش آنکه هست سر غمت را نشان هنوز بر دل بسی نهفته ام اما نیامدست حرف شکایت تو مرا بر زبان هنوز قدر وفا نگر تو که از قحط مشتری ماندست این متاع از آن کاروان هنوز هر چند سرگرانیش از حد گذشته است بستن بیار عهد وفای توان هنوز عمرم بسر رسید و دلم گرم ناله باز پایان منزلست و جرس در فغان هنوز گل در چمن شکفت و دریغا که عندلیب خاری نمی کشد ز پی آشیان هنوز منعم ز گریه روز وداعش چه می کنی؟ محمل نگشته است ز چشمم نهان هنوز کامم نداده کشت بتیغ ستم طبیب از من تهی نگشته دل آسمان هنوز طبیب اصفهانی