جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۹۸۳: ریخت مژگانت که ویرانی بود آباد ازو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ریخت مژگانت که ویرانی بود آباد ازو یک بغل چاکم به رنگ غنچه در دل داد ازو بسکه با درد فراق دوستان رفتم به خاک تربتم را گر بیفشاری چکد فریاد ازو دل خرابی را غمی امشب عمارت می کند کاشیان جغد را محکم بود بنیاد ازو درد عشق خوبرویان هر قدر باشد کم است آنقدر غم کو که گردد خاطر کس شاد ازو حال دل جویا فراموش است از حیرت مرا می دهد گاهی تپیدنهای بسمل یاد ازو جویا تبریزی