جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۹۵۱: ساعد او می زند بر شمع کافور آستین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ساعد او می زند بر شمع کافور آستین دست حسنش می فشاند بر رخ حور آستین بسکه روشن گشته بر دستم چراغ داغ عشق شد بسان پردهٔ فانوس پرنور آستین می شود چون صبح روشن از فراغ روی او بر چراغ مرده افشاند گر از دور آستین از لباس ظاهری یک ذره ای باطن بگیر!‏ دست تا موجود باشد نیست منظور آستین جویا تبریزی