جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۹۴۷: غازه از عکس رخت بر چهرهٔ گلشن مزن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غازه از عکس رخت بر چهرهٔ گلشن مزن بیش از این بر آتش مرغ چمن دامن مزن خصم را از بردباری کن زبون خویشتن تا توانی جز تغافل حربه بر دشمن مزن از روان، بر آب گویی خانهٔ تن را بناست تکیه جان من ز غفلت بر ثبات تن مزن شعله شوق ای دل از بیتابیت بالا گرفت از تپیدن اینقدر بر آتشم دامن مزن خویش را بازد رود هر کس که از دنبال حرص با قناعت ساز و همچون برق بر خرمن مزن آفتابی در بغل دارم چو صبح از مهر دوست خنده ام ای مدعی بر چاک پیراهن مزن پیشه ای نبود به غیر از خاکساری مار را تا توانی تکیه بر همواری دشمن مزن این به طور آن غزل جویا که واعظ گفته است خاک غیر از گرد خود بر دیدهٔ دشمن مزن جویا تبریزی