جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۹۴۶: کرده تا از گرمی خویت حکایت سر زبان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کرده تا از گرمی خویت حکایت سر زبان شعله می رقصد بهرنگ شمع بزمم بر زبان جلوهٔ توحید را هر ملتی آیینه است شاهد معنی نماید در لباس هر زبان خامشی باشد هنر در کیش ارباب کمال در دهن دزدیده دارد حلقهٔ جوهر زبان گر بنرمی آشنا شد خوبتر از مرهم است ور به تندی ساخت باشد بدتر از نشتر زبان عیب باشد پیش ارباب ر توصیف خویش بس بود در خودستایی تیغ را جوهر زبان جویا تبریزی