جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۸۳۲: و قمری از فغان خود را دمی بیکار نگذارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
و قمری از فغان خود را دمی بیکار نگذارم به تن از پیرهن جز یک گریبان وار نگذارم بریزم خاک حسرت بسکه بر سر بی گل رویی ز صحرای جنون یک گل زمین هموار نگذارم خیال یوسف خود را زلیخاوار از غیرت دمی با روشنی در دیدهٔ خونبار نگذارم ز موج خون کنم صیقل دل غمدیده خود را من این آیینه را در کلفت زنگار نگذارم بر آن عزمم که از طوفان اشک لاله گون جویا به گرد شهربند جسم یک دیوار نگذارم جویا تبریزی