جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۸۱۵: شب غم، بی جمالش، ساغر، اخگر بود در دستم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شب غم، بی جمالش، ساغر، اخگر بود در دستم ز هر موجی قدح بال سمندر بود در دستم سر و سامان دلجمعی است بی سامانی دنیا پریشان بوده ام تا همچو گل زر بود در دستم من و می بی تو خوردن وانگهی لاف مسلمانی؟ پیاله بی جمالت، کافرم گر بود در دستم خوشا روزی که گلچین بهار وصل او بودم هوا گریان و گل خندان و ساغر بود در دستم عجب نبود اگر چون روز روشن شد شب وصلش که جام باده جویا مهر انور بود در دستم جویا تبریزی