جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۷۱۸: نیست جز افغان مرا در بزم آن مکار کار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست جز افغان مرا در بزم آن مکار کار همچو آن بلبل که نالان است در گلزار زار آه کامشب مانع نظاره شد در بزم وصل پردهٔ چشم از غبار خاطرم دیواروار شور دارد شوخی و بیتابی و ناز و نیاز خاصه عشق ساده لوح ار باشد و عیار یار بی گل رویی نگه در دیده سنگینی کند بی می صافست هر دل ابر گوهر بار بار ساغر صهبا به رنگ گل بخندد قاه قاه شیشهٔ می هر قدر گرید به محفل زار زار شرح پیچ و تاب زلفش گر نویسد خامه ام می نماید دور ازو در دیده ام طومار مار بی تکلف ته قدم در محفلم جویا که هست می مهیا و مغنی حاضر و تیار یار جویا تبریزی