جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۷۰۲: نونهالم را ز بس بگذاشت بر شوخی مدار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نونهالم را ز بس بگذاشت بر شوخی مدار عکس در آیینه چون در چشمه باشد بیقرار از بر خود افکند در سینه کندنها برون هست از نامی من عاصی نگین را بسکه عار سخت رنگین می نماید جلوهٔ موج هوا یا زمستی بال افشان گشته طاؤس بهار هر که بر درگاه دولت مانع سایل گماشت چو بداری بهر خود آماده کرد از چوب دار در برم دل داغ خوبیهای بیش از حد اوست در نمی آید میانش از نزاکت در کنار سوی خلق اندازد آخر از نظرها مرد را آبرو ریزد ز چین جبهه اش چون آبشار از خمار باده جویا بسکه امشب خشک ماند هر لب من کار دندان می کند مقراض وار جویا تبریزی