جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۶۹۸: ای ز فیض لطف عامت گشته خون ناب شیر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای ز فیض لطف عامت گشته خون ناب شیر از چه در کامم چو طفل غنچه شد خوناب شیر آه سردم کرده از یاد بناگوشت چو ماه هر سحر در ساغر خورشید عالمتاب شیر پیش از این گر ما در ایام شیر آب داشت می کند در دور ما لب تشنگان در آب شیر تا برات روزی ام بر ما در ایام شد غنچه آسا گشت در پستان او خوناب شیر این به طور آن غزل جویا که تمکین گفته است من ز طفلی خورده ام در ساغر گرداب شیر جویا تبریزی