جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۶۸۸: اشتیاقم جام می را جان تصور می کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اشتیاقم جام می را جان تصور می کند هر خمی را چشمهٔ حیوان تصور می کند در غم عشق آنکه دندان بر جگر افشرده است خون دل را نعمت الوان تصور می کند آنکه باشد مستی اش از ساغر سرجوش غم چشم گریان را لب خندان تصور می کند هر که کوشد در سرای تن پی تکریم جان صاحب این خانه را مهمان تصور می کند هر کرا با عالم ارواح باشد نسبتی تنگنای چشم را زندان تصور می کند هر که چون مجنون ما در کار از خود رفتن است دشت را سیل سبک جولان تصور می کند هر که تن داده است چون جویا بتسلیم و رضا دردها را نوعی از درمان تصور می کند جویا تبریزی