جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۶۶۰: شب که در ساغر شراب ارغوان افکنده بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شب که در ساغر شراب ارغوان افکنده بود پیش رویش باده را آتش بجان افکنده بود بکر معنی کز زبانم برگ جلوه ساز از قماش لفظ بر رو پرنیان افکنده بود ماه را امشب فروغ حسن عالم سوز یار تشت رسوایی ز بام آسمان افکنده بود غنچه را بی اعتدالیهای باد صبحدم پرده از رخسارهٔ راز نهان افکنده بود دیدهٔ بد دور کامشب ناوک مژگان یار ابروش را شور در بحر کمان افکنده بود چشم بازیگوشش از بس نازپرورد حیاست خویش را دانسته در خواب گران افکنده بود هر که جویا بود در تعریف خود رطب اللسان در حقیقت خویشتن را بر زبان افکنده بود جویا تبریزی