جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۶۴۸: بحر را چشم تر ما از نظر می افکند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بحر را چشم تر ما از نظر می افکند کوه را بار غم از کمر می افکند گر زبانم ریزه خوان شکوه شد از جا مرو شعلهٔ عشقست گاهی هم شرر می افکند وادی خونخوار عشق است اینکه در گام نخست ناخن از سر پنجهٔ شیران نر می افکند در دلم کز صاف یکرنگیست تخمیر گلش هر نفس نیرنگ او رنگ دگر می افکند ماه نو امروز اگر با ابروش در همسری است هفتهٔ دیگر تماشا کن سپر می افکند شوخی حسن ترا نازم که از موج صفا خار در پیراهن آب گهر می افکند هر که نگزیند کنار از دور پر آشوب جام خویش را جویا به گرداب خطر می افکند جویا تبریزی