جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۶۳۰: عجزم از عشق محال است عنان تاب شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عجزم از عشق محال است عنان تاب شود حسن این بادیه سد ره سیلاب شود هر که لبریز هوای تو بود همچو حباب پیرهن بر تنش از آتش دل آب شود بسکه سرگشتگی از صورت حالم پیداست روبرویم چو شود آینه گرداب شود گر چنین روی تو دل را به طپش اندازد جوهر آینه ها محشر سیماب شود پیش او گریهٔ ما را چه اثر کز شبنم گل خورشید محال است که سیراب شود دشمن سخت دل، از لطف، ملایم گردد روی گرم است کزو آهن و سنگ آب شود دور از آن چاه زنخدان شب هجرش جویا عضو عضوم همه در گریه چو دولاب شود جویا تبریزی