جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۶۲۰: آمدی چون چشم روزن دیده بیخواب از تو شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آمدی چون چشم روزن دیده بیخواب از تو شد همچو گوهر خلوتم لبریز مهتاب از تو شد برق حسنت مضطرب سازد دل فولاد را بی مروت! جوهر آیینه سیماب از تو شد آتش است آتش، منه دست نوازش بر دلم با وجود آنکه عمری پیش ازین آب از تو شد عاشق آزاری به این حد شیوهٔ خوبان نبود جای من در نازنینان این ادا باب از تو شد رفتی و رنگ رخم دیشب سبک خیز از تو بود آمدی و بخت غیر امشب گرانخواب از تو شد اینقدرها شکوه از سودای عشق او چرا؟ نیم نازی کرده ای نقصان و داراب از تو شد جویا تبریزی