جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۴۳۵: گر سری در محفل آن چهره گلناری کشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر سری در محفل آن چهره گلناری کشد در چمن از سرو بلبل خط بیزاری کشد هر که از دون همتی چون شیشهٔ ساعت دمی برتری بر چون خودی جوید نگونساری کشد همچو مجنون منصب آزادی ارزانیش باد آنکه پا در دامن دشت گرفتاری کشد خامه از خط شعاع مهر سامان می دهد گر مصور صورت آن جامه زرتاری کشد آبرو را می کند گردآوری گرداب سان پای تمکین آنکه در دامان خودداری کشد جوهر آیینه را آسان تر از موی خمیر چشم او با پنجهٔ مژگان عیاری کشد دین و دل خواهند از جویا بهای بوسه ای تا کجاها این کس از خوبان بازاری کشد جویا تبریزی