جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۴۳۱: به مردن کی جدا عاشق از آن بی باک می گردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به مردن کی جدا عاشق از آن بی باک می گردد غبار راه او باشد تنم چون خاک می گردد چنان از بیم رسوایی به ضبط گریه مشغولم که از آهم هوا تا آسمان نمناک می گردد به صد رنگینی دل در شکنج طرهٔ مشکین ترا سرهای پرخون زینت فتراک می گردد دل غمناک گردد در چمن هر غنچه از رشکت زلبخند تو برگ گل گریبان چاک می گردد بود جان مرا پیوند دیگر با می گلگون پس از مردن روانم آب پای تاک می گردد بود شمع شعور از آتش خلوتگه دلها چراغ این شبستان شعلهٔ ادراک می گردد چو سرمستانه جویا پا نهم در عرصهٔ محشر به دستم نامهٔ اعمال برگ تاک می گردد جویا تبریزی