جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۳۶۳: به عاشقان نه از امروز بر سر جنگ است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به عاشقان نه از امروز بر سر جنگ است که کین ما به دلش چون شراره در سنگ است فتد ز چشم تو بر حلقه های زلف شکست به سایهٔ خودش این مست بر سر جنگ است نفاق و تفرقه زیر سر زبان باشد نوای بزم خموشی همه یک آهنگ است همیشه جلوهٔ او در لباس بی رنگی است قبای رنگ به بالای حسن او تنگ است ز اقربا چه عجب گر پی شکست تواند که بیشتر خطر آبگینه از سنگ است کلید موج شرابم بگفتگو آرد مرا به بزم تو قفل زبان دل تنگ است شراره ای است که از شوخی و سبک روحی گه وقار و گرانی به کوه همسنگ است شمیم لخت دل از آه من جهانگیر است چو بوی گل که بساط هواش اورنگ است کسی که ساخته جویا تنش به عریانی قبای چرخ به اندام همتش تنگ است جویا تبریزی