جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۳۴۵: سرگرانی زلف جانان با خط شبرنگ داشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سرگرانی زلف جانان با خط شبرنگ داشت از پریشانی همی با سایهٔ خود جنگ داشت حسن مستور تو از جامی که پنهان می زدی شمع شوخی زیر دامان پرند رنگ داشت با وجود آنکه خاک رهگذار او شدیم کینهٔ ما را به دل همچون شرر در سنگ داشت شب که در فکر دهانش غنچه بودم تا سحر وسعت آباد دلم را جوش معنی تنگ داشت نامهٔ شوق مرا از دست قاصد می برد دلبری کز بردن نامم زبانش ننگ داشت من کجا و تاب استغنای او جویا کجا سرگرانی های نازش کوه را بی سنگ داشت جویا تبریزی