جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۲۴۸: گرنه اشک از دیده در هجران یار افتاده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گرنه اشک از دیده در هجران یار افتاده است گوهر است اما زچشم اعتبار افتاده است دوختم تا چشم خواهش بر گل رخسار یار بخیهٔ رسوایی ام بر روی کار افتاده است نقش پا در اضطراب از شوخی رفتار اوست یا دل است این کز پی او بی قرار افتاده است شکر کز بیداد چشم او چنین افتاده ام وای بر بی طالعی کز چشم یار افتاده است می نماید تیغ مژگان تو لنگردار تر باده پیما باش چشمت در خمار افتاده است بیشتر بی طاقتم جویا ز یاد آن کمر اشک حسرت زان میانم بر کنار افتاده است جویا تبریزی