جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۲: مایه ای از خون دل و زگریه سامانی نداشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مایه ای از خون دل و زگریه سامانی نداشت هر که چون مینا به بزمت چشم گریانی نداشت بر جنونم وسعت این عرصه دایم تنگ بود جامهٔ عریانی ام چون دشت دامانی نداشت از تپیدنهای بسمل شرم می آید مرا اینقدرها از برای رفتن جانی نداشت در سراپا خنجرش را بسکه بشکستم نود در تنم از استخوان کلکی که پیکانی نداشت هر کدورت را گشادی هست جویا کس ندید هیچ کهساری که در پهلو بیابانی نداشت جویا تبریزی