جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۱۷۴: بی زبانی روز محشر عذرخواه ما بس است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی زبانی روز محشر عذرخواه ما بس است خامشی در شرمساریها گواه ما بس است ما تنگ ظرفان به یاد باده مستی می کنیم در بهاران سایهٔ تا کی پناه ما بس است گرد راه نیستی شو تا به مقصد پی بری در محبت، رفتن از خود خضر راه ما بس است احتیاج شاهدی در دعوی عشق تو نیست مهر داغی بر سر طومار آه ما بس است در شب هجران او جویا ز یادش می رویم اینقدر در عشق بازیها گناه ما بس است جویا تبریزی