جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۴۵: زراحت بیش بینند اهل خواری پایمالی را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زراحت بیش بینند اهل خواری پایمالی را بجز افتادگی تعبیر نبود خواب قالی را مکدر خاطرم سا قی، از آن می ریز در کامم که می سازد بلورین از صفا جام سفالی را به عالم اعتبار کیمیا می داشت جمعیت به زلف او نمی دادند اگر آشفته حالی را فرنگی نرگسش چون می به جام طاقتم ریزد کنم آب خمار او شراب پرتگالی را نگاهی چشم دارم از تو کز وی بوی لطف آید چه پیمایی به من ساقی دمادم جام خالی را برات عشرتم بر گلشن کشمیر شد جویا بحمدالله که دارم منصب آسوده حالی را بنگر رخ بر گلشن کشمیر شد جویا بحمدالله که دارم منصب آسوده حالی را جویا تبریزی