جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵: مگر به سعی توان دید جسم لاغر ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مگر به سعی توان دید جسم لاغر ما یک استخوان چو هلال است پای تا سر ما همیشه سایهٔ عشق تو بود بر سر ما چکیدهٔ جگر آتش است گوهر ما نوید وصل ترا احتیاج قاصد نیست که هر پریدن چشمی بود کبوتر ما در آتشیم ز بس در هوای گمنامی چراغ دودهٔ عنقا بود سمندر ما زدست و پا زدن آخر به هیچ جا نرسد در این محیط چو موج هوا شناور ما زجوش گریه جلا یافت دیده ام جویا نکو زآب برون آمده است ساغر ما جویا تبریزی