مشتاق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۲: نشاطانگیز آفاقست اگر صاحبدمی خندد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نشاط انگیز آفاقست اگر صاحبدمی خندد که گر صاحبدمی چون صبح خندد عالمی خندد ندارد گر دلم بیم و امید هجر و وصل او چرا چون شمع در بزمش دمی گرید دمی خندد ز عشقت ناخوش و خوش بانشاط و کالفتم چندان که از هر شادئی گرید دلم وز هر غمی خندد نگرید از غمم گر شادمان چون شیشه و ساغر چرا تا من نمیگریم بمحفل او نمی خندد ندارد تاب درد دوریت ور نه ز بی دردی دلم آن ماتمی باشد که در هر ماتمی خندد درین گلشن گل از ابر بهاری خندد و آن گل بهر جا بیند از عشاق چشم تر نمی خندد ز هجر و وصل بسیار و کم او کیست غیر از من که از غم روزگاری گرید از شادی دمی خندد بجز مشتاق از نیرنگ بازیهای عشق او ندیدم کس بسوزی گرید و از ماتمی خندد مشتاق اصفهانی