مشتاق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۴: تو را فلک بمن ایماه مهربان نگذاشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو را فلک بمن ایماه مهربان نگذاشت چراغ کلبه من بودی آسمان نگذاشت چه از بهار خود آن شاخ گل بگلشن دید که شد خزان و بر آن مرغی آشیان نگذاشت تو چون ز غیر شناسی مرا که هرگز فرق گلی میانه گلچین و باغبان نگذاشت بتن مپرس چو مشمعم شب فراق چکرد گداز عشق که مغزم در استخوان نگذاشت بباغ خویش مده گور هم کنون که در آن گلی به شاخ گلی غارت خزان نگذاشت هزار صید بهر سو فکند و حیرانم که صید افکن من تیر در کمان نگذاشت منم ز خیل سگان تو و فغان که شبی بر آستان توام جور پاسبان نگذاشت فغان که رفت چو شمع از میان و با تو شبی حدیث سوز تو مشتاق در میان نگذاشت مشتاق اصفهانی