سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۴۹۱: به یاد روی تو خورشید را نظاره کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به یاد روی تو خورشید را نظاره کنم خیال چشم تو را روز و شب چه چاره کنم چو بحر و گوهر یکدانه گر به کف آیی تو را کشم به میان، خویش را کناره کنم گذارم آن قدر ای چرخ، داغ بر سر داغ که آفتاب و مه و اختر و ستاره کنم چه شد که کشت مرا امشب از جفا چون شمع شبی دگر چو شود زندگی دوباره کنم به صد دلیل حسد می برند بدخواهان شرر مثال اگر جا به سنگ خاره کنم عبادت صنمی می کنم که می داند اگر به گوشهٔ [ابروی] دل اشاره کنم زیاده می شودم همچو گل پریشانی اگر هزار گریبان خویش پاره کنم سیاه بختی ذاتی نمی رود از من چو ماهتاب اگر کار صد ستاره کنم اگر نهند سعیدا میان تابوتم ز شوخ چشمی خود خواب گاهواره کنم سعیدا یزدی