سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۴۷۶: به بوی زلف جانان پیچ و تاب ساکنی دارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به بوی زلف جانان پیچ و تاب ساکنی دارم چو بخت خویشتن امروز خواب ساکنی دارم ز سردی های اوضاع فلک طبعم نمی جوشد در این مینای سنگین دل شراب ساکنی دارم نمی ریزم به روی خاک هر در اشک حاجت را صدف آسا درون سینه آب ساکنی دارم چو کوه از جای خود در دامن صحرا نمی جنبم نه مجنونم سرابم اضطراب ساکنی دارم ز یاد اهل رفتنم را کس نمی بیند چو عمر بی وفا من هم شتاب ساکنی دارم به یاد خال آن عارض که صد خرمن ز دل دارد چو مور تنگدل با خود حساب ساکنی دارم خیال روی او از دل سعیدا برنمی خیزد در این ویرانه دایم آفتاب ساکنی دارم سعیدا یزدی