سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۴۶۸: منم که خود غم و خود یار غمگسار خودم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
منم که خود غم و خود یار غمگسار خودم گهی شرابم و گه نشئه گه خمار خودم به هر صفت که بینی منم نه غیر من است که خود محیطم و خود موج و خود کنار خودم فنا و فقر و بقا را ز هم جدایی نیست که خود خزانم و خود باغ و خود بهار خودم بخه صیدگاه تفکر اگر روی دانی که خود شکارم و خود باز و خود سوار خودم ندیده دیدهٔ غیری جمال پاک مرا که خود رقیبم و خود عشق و خود نگار خودم گهی حسینیم و گه موسی و گه ابراهیم که گاه نیلم و گه منجنیق [و] دار خودم منم که با همه اشیا محیط می خوانند منم که دایره و نقطه و مدار خودم به هر دیار سعیدا چو رفتم و دیدم همان مصاحب من یار در دیار خودم سعیدا یزدی