سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۴۶۳: رخ تو دیدم و در عالم دگر رفتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رخ تو دیدم و در عالم دگر رفتم تمام دل شدم و از پی نظر رفتم به هر چمن که ز خط و رخ تو کردم یاد میان سبزه و صد برگ تا کمر رفتم چو شیشه سرخوش و صافیدل آمدم در بزم چو آفتاب به سر بردم و به سر رفتم چو تیر کج عقب افتاده بودم از مطلب به زور باد و هوا گرچه پیشتر رفتم برای آن که خبر یابم از حقیقت کار بیامدم به صد امید و بی خبر رفتم همان ز بخت سیه باز سر برون کردم چو خامه تا به گلو گر در آب زر رفتم ز بخت تیره سعیدا نیافتم خبری چو آفتاب بسی گرچه دربدر رفتم سعیدا یزدی