سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۴۵۸: برون می آورد از دل کدورت را می نابم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
برون می آورد از دل کدورت را می نابم تدارک می کند تلخی هجران را شکر خوابم من از آن جوهر ذاتی که دارم کم نمی گردم چه شد چون تیغ، گردون گر در آتش می دهد آبم به زلفش گر ندارم نسبتی خود از چه رو طالع گهی دارد پریشان گه مشوش گاه بیتابم اگر بادم برد پیچیده خواهد برد خاکم را وگر سیلم برد می افکند در دست گردابم اگر تیغم زنی بر سر چو کوه از جا نمی جنبم چو یوسف می روم گر افکنی در چاه سیمابم سعیدا جز حضور دل عبودیت نمی دانم از آن روزی که شد ابروی جانان طاق محرابم سعیدا یزدی