سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۴۵۱: رزق و روزی را خدا چون گشته از اول کفیل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رزق و روزی را خدا چون گشته از اول کفیل پس مگردان رو ز باب الله حق نعم الوکیل بی شعاع شمس باشد شمس را دیدن محال جز خدا کس کی تواند با خدا گشتن دلیل آتش و فرعون و طوفان امتحان را دایم است گرچه باشی در تقرب نوح و موسی و خلیل قلت عقل است فکر کثرت روزی تو را می رسد روزی مقدر گر کثیر است ار قلیل چار طبعت چار میخی گشته در راه طلب طول حرصت شد به پای اشتر عقلت عقیل قطع کن زنجیر تعلق هستی با دم شمشیر حال کی سعیدا حل شود مشکل تو را از قال و قیل از گلو طوق تعلق را بیفکن همچو شیر تا به کی در خواب می بینی تو هندستان چو فیل؟ سعیدا یزدی