سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۴۳۸: ز چنگ و عود شنیدم به گوش حال نه قال
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز چنگ و عود شنیدم به گوش حال نه قال که آب بی توحرام است باده با تو حلال کنایه ای به جهان پیر کاملی می گفت که لایق است بجز عاشقی ز اهل کمال؟ خیال زاهد و ما بر نقیض یکدگر است که او به ذکر جلال است و ما به فکر جمال کسی که تشنه لب بیخودی است می داند که لای باده نکوتر بود ز آب زلال جمال پاک تو پرورده است قد تو را در آفتاب نهال تو یافته است کمال نه از برای تو آیینه رونما گشته که بهر سینهٔ بی کینه گشته است مثال ز دست عشق سعیدا مباد شکوه کنی که گر چو نال شوی از جفای یار منال سعیدا یزدی