سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۴۳۷: عکس رخسارهٔ معشوق نماید در سنگ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عکس رخسارهٔ معشوق نماید در سنگ می برد روی نکویان ز دل آینه، زنگ نفس بد کشت جهان را ز خدا می طلبم شیرمردی که تواند به درآید به پلنگ دست افشان ز جهان درگذر از نیک و بدش که در این باب نه خوب است نماییم درنگ هر زمان جلوهٔ دیگر به نظر می آرد داد و فریاد ز دست فلک مینا رنگ صلح کن صلح گرت میل اقالیم دل است که کسی فتح نکرده است خرابات به چنگ عشق دریای شگرفی است سعیدا هش دار کمتر از بچهٔ ماهی است در این بحر، نهنگ سعیدا یزدی