سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۴۳۱: دانی چه بود بادهٔ گلگون ز رگ تاک
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دانی چه بود بادهٔ گلگون ز رگ تاک لعلی است که کردند برون از جگر خاک جز پاک نیندیشد و جز پاک نبیند در هر که بود دیدهٔ غمناک و دل پاک صد شیوه به هر چشم زدن باز نماید دلگیر نگردد کس از آن چشم غضبناک بی خون جگر فهم سخن را نتوان کرد هر چند که دلسوز بود شعلهٔ ادراک آویخته صد حلقهٔ جان بر سر هر مو دل در چه شمار است در آن حلقهٔ فتراک صحرای فراق و ره آن کوی سعیدا دشتی است بلا خیز و طریقی است خطرناک سعیدا یزدی