سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۴۱۸: ترک دنیا کن و از دنیا ملاف
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ترک دنیا کن و از دنیا ملاف چند باشی چون زنان زیر لحاف جوهرش کی می نماید با کسی تیغ تا بیرون نیاید از غلاف هستی ات تل بزرگی گشته است چند خواهی کرد این تل را طواف گر [همایی]خود تو سیمرغی شوی چون برآیی بر سر این کوه قاف گر به نفست برنمی آیی به زور چون توانی کرد با غیری مصاف؟ بندگی کن بندگی کن بندگی هیچ کس از بندگی نامد معاف نشئه ای سرشار دارد شعر ما این شراب از پردهٔ دل گشته صاف او غفور است ای سعیدا می بنوش با کریمان کار باشد لاتخاف سعیدا یزدی