سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۴۰۹: در جهان هرگز دلا منشین ز پای احتیاط
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در جهان هرگز دلا منشین ز پای احتیاط در بهشت جاودان خالی است جای احتیاط دولت دنیا و عقبی هر دو می آید به دست سایه ای بر هر که اندازد همای احتیاط دزد از هر سو کمین دارد خبردار ای رفیق نیست تدبیری متاعت را ورای احتیاط تا مس خود را توانی کرد زر اول بیا یادگیر از خرده بینان کیمیای احتیاط نیست بر آزادگان اندیشه ای از کفر و دین بینوایان را کجا باشد نوای احتیاط می توانی توبهٔ اشکسته را کردن درست گر کنی در کار دایم، مومیای احتیاط عیب من در این غزل کردن سعیدا خوب نیست گفته ام من این غزل را از برای احتیاط سعیدا یزدی