سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۳۴۳: مگر که بوی گل و لاله [از] هوا جوشید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مگر که بوی گل و لاله [از] هوا جوشید که باز شور و جنون در دماغ ما جوشید عنان ز گرد تو شد ابلق نظر را گرم غبار کوی تو گویا به توتیا جوشید چه الفت است خدایا که او به من دارد کسی ندیده به بیگانه آشنا جوشید حنا به آن کف پا رو به رو نشد هرگز بسی به خون شهیدان کربلا جوشید به روی یار سعیدا سخن به عکس مگوی که خون شرم در آیینهٔ حیا جوشید سعیدا یزدی