سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۳۱۷: روشندلان که آخر دم از جهان روند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روشندلان که آخر دم از جهان روند گردند خود دلیل و چو شمع از میان روند هر چند مفلسان سبک آیند در نظر لیکن ز سنگ تفرقه از جا گران روند وقتی شوند تشنهٔ دیدار هم که خلق از جوی روزگار، چو آب روان روند جوشند و می کشند و برآیند از چمن مستان چو باده تا سر خم کف زنان روند آن غنچه مشربان که به سامان نشسته اند روزی شود چو گل که به باد خزان روند در عالم فنا چه گدا و چه پادشاه آخر از این دیار چنین و چنان روند مردان راه عشق سعیدا ز خویشتن از خویش هست تا اثری از میان روند سعیدا یزدی