سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۲۶۶: صدای خستگان جان و دل اندوهگین سوزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صدای خستگان جان و دل اندوهگین سوزد که نی را خانهٔ خالی ز آواز حزین سوزد چو شمعم پردهٔ فانوس پیراهن کجا گردد که گر تصویر دست من کشی در آستین سوزد غبار جسم سوزانم اگر بر روی بحر آید هر آن موجی که آید از پی گردم جبین سوزد چسان تا وادی ایمن توانم رفت با موسی که گر بر طور مانم پای کوه آتشین سوزد مرا چون بخت با جانان کند نزدیک می میرم که خس را باد با آتش اگر سازد قرین سوزد دل مشتاق تیغش بوسه ای ز آن لب نمی خواهد که حلق تشنه را البته جوش انگبین سوزد سعیدا زیر خاک اندیشه دارد لالهٔ داغش مبادا سر کشد یکبارگی روی زمین سوزد سعیدا یزدی