سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۲۶۰: نی همین در نی از آن لب ناله حسرت می خورد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نی همین در نی از آن لب ناله حسرت می خورد شکرستان ها از آن تبخاله حسرت می خورد طرفه تسخیر است در پیری و ایام شباب آرزو دارد جوان صد ساله حسرت می خورد جام زر بی می اگر خوش بود پس نرگس چرا سرنگونش کرده و از لاله حسرت می خورد؟ بسکه چشمش بر قفا افتادگان دارد نگاه خال پشت چشم بر دنباله حسرت می خورد همچو عنبر گرچه سودایم سعیدا خاک شد برده ام بویی کز آن دلاله حسرت می خورد سعیدا یزدی