سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۰: گر برد از هوش زان چشم سیه تقصیر نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر برد از هوش زان چشم سیه تقصیر نیست غیر دل دادن به چشم شوخ او تدبیر نیست تیغ ابرو مانع ظلم است چشم شوخ را پاسبانی بر سر کافر به از شمشیر نیست گر مریدان را مراد از زهد، شیخی کردن است هیچ تدبیری برای این به از تزویر نیست ای که از خلوت خرابات آمدی خوب آمدی سر بزن پایی بزن این خانهٔ تصویر نیست از جهان بی ظلمت عصیان کسی کم رفته است این رده دور و دراز البته بی شبگیر نیست در دل او نیست از آب ترحم قطره ای یا در آه و نالهٔ ما قوت تأثیر نیست ای سعیدا دلبر از عاشق به از او واقف است حال دل را پیش جانان حاجت تقریر نیست سعیدا یزدی