سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۱: باخبر باش که از حال خبرداری هست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باخبر باش که از حال خبرداری هست خواب منع است در آن خانه که بیداری هست سخن دوست به بیگانه نباید گفتن می ننوشیم در آن بزم که هشیاری هست گرچه گل ناز به همراهی بلبل دارد لاله را همچو منی سوخته دل یاری هست عهد کردم به کسی [خواجگیی] نفروشم در جهان تا به غلامیم خریداری هست یک به یک تیر قضا می رسد و می افتد غایب از دیدهٔ ما و تو کمانداری هست نیستی بُله سعیدا ز دو عالم بگذر دل به جنت چه دهی وعدهٔ دیداری هست سعیدا یزدی