سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۱: نه همین خندهٔ گل از پی نشو است و نماست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه همین خندهٔ گل از پی نشو است و نماست ای بسا گریه که چون شمع ز باد است و هواست سرکنم خم به طمع این چه حکایت باشد دست بالا نکنم گر همه هنگام دعاست دلنشین شد بد و نیک و ادب و بی ادبی تا ز پیش نظرم رسم تواضع برخاست غم خورد طالب و گو شاد نگردد محبوب گرچه خورشید نبالید ولیکن مه کاست پرسش حشر به قانون شریعت باشد که همین سلسله تا روز قیامت برپاست بی جمال تو مرا شب نشود هرگز روز از جهان می شنوم وعدهٔ رؤیت فرداست گر سخن از قد رعنای تو آید به میان روز محشر ز همه حرف سعیدا بالاست سعیدا یزدی