سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۹۴: آن را که هوای رخ خوب تو تولاست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن را که هوای رخ خوب تو تولاست کفر است ورا مذهب و اسلام تبراست با آن که مرا دیدهٔ امید به بالاست چشمم به امید رخ زیبای تو بیناست بی خواهش ما هر چه رسد از تو حلال است در مذهب ما آن حرام است تمناست هر گرد و غباری که به دل بود ز هجرت از باغ وصال تو نسیم آمد و برخاست چشم همه آن سو همه را چشم بدان رو نازم به بت خویش که در عین تماشاست در باغ جهان قامت سرو ارچه لطیف است نازم به قد یار که در لطف، دوبالاست از بحر شنیدم که به امواج همی گفت هر کس که به ما رو کند از ماست که بر ماست آن روز که جنان ازل طرح چمن بست از گل رخ و از سرو سهی قد تو می خواست هر دم به بتی تازه کند رسم محبت تا غیر نداند که خدا یار سعیداست سعیدا یزدی