سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۶۶: روی تو چو از پیش نظر پرده برانداخت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روی تو چو از پیش نظر پرده برانداخت آتشکدهٔ مهر به دور قمر انداخت بی روی تو هر قطرهٔ اشکی که برون شد از دل همه را دیدهٔ من از نظر انداخت در عین سخن خندهٔ آن لب نه ز عقل است از مستی بسیار نمک در شکر انداخت از عاشق بیچاره چه خواهند که بلبل یک مشت پری داشت در این رهگذر انداخت هر حلقه که کوتاه شد از دام کمندی واکرد از آن زلف و گره در کمر انداخت طبع تو اگر کان نمک نیست سعیدا پس شور چرا شعر تو در بحر و بر انداخت؟ سعیدا یزدی