سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۴۲: رو به هر کوهی نماید طور می دانیم ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رو به هر کوهی نماید طور می دانیم ما هر که گوید حرف حق منصور می دانیم ما غایبان گر در حضور ما سخن ها گفته اند نیست ز ایشان رنجی معذور می دانیم ما قرب دلبر جز فنای عاشق بیچاره نیست هر که نزدیک است او را دور می دانیم ما کام از انگشت حلوای جهان شیرین مکن این بنا را خانهٔ زنبور می دانیم ما یار اگر آن است ای زاهد که مایش دیده ایم از من و تو دید او مستور می دانیم ما هر سری کان از خیال او ندارد شورشی خشکتر از کاسهٔ تنبور می دانیم ما در تماشای گل روی تو چشم غیر را همچو نرگس در گلستان کور می دانیم ما مردمان دیده را ورد است دایم «ان یکاد» چشم بد را از جمالش دور می دانیم ما ما معانی در نظر داریم نی ریش و سبیل کاسهٔ می گل بود فغفور می دانیم ما صحتی کان از طعام و می کند حاصل کسی در طریقت خسته و رنجور می دانیم ما دل اگر بی طاقتی در هجر دارد عیب نیست اندرین معنی ورا مجبور می دانیم ما ای سعیدا می روی بر دار چون خود گفته ای هر که گوید حرف حق منصور می دانیم ما سعیدا یزدی